پنجشنبه, آذر ۱, ۱۴۰۳
spot_img
خانهاجتماعیمعمی هلاکو / به مناسبت سالگرد شهادت نمایندگان مجلس استان گلستان در...

معمی هلاکو / به مناسبت سالگرد شهادت نمایندگان مجلس استان گلستان در سقوط یاک ۴۰

ترکمن ها و مجلس(۱) به مناسبت سالگرد شهادت نمایندگان مجلس استان گلستان در سقوط یاک ۴۰

معمی هلاکو ، انقلابی قبل از انقلاب

 آشنایی و دوستی شما با معمی هلاکو از کجا و چگونه آغاز شد؟

آشنایی من با شهید معمی هلاکو به دوران مبارزات انقلابی بر می گردد. زمانی که بنده هنوز دانش آموز بودم و ایشان دانشجو در گرگان و ایشان با مبارزان گرگانی مثل کبیر و محمدی مرتبط بودند. با پیروزی انقلاب اسلامی فعالیت های روشنفکران ترکمن دو قطبی شد. یک قطب طرفدار انقلاب بود و معتقد بود که احقاق حقوق ترکمنان از راه های قانونی و با استقرار جمهوری اسلامی ایران قابل حصول است. دسته دوم بر مبارزات از طریق پیوستن به سازمان چریکهای فدائی خلق ایران تاکید می ورزیدند که بر محور ستاد خلق ترکمن استوار بود.

شهید معمی در دسته اول قرار داشت. و با نهادهای انقلابی مانند جهادسازندگی همکاری می کرد تا به روستاهای ترکمن نشین خدمات اولیه آب و برق و خدمات بهداشتی ارائه نماید.

معمی هلاکو چند دوره نماینده مجلس بودند، در چه سالهایی و در کدام حوزه انتخابیه ؟

می دانید که شهید معمی در روستای دشت حلقه زندگی می کردند. دشت حلقه و روستاهای مجاور مثل سارلی و قره چشمه و قزلجه آق امام تا ایگدر و کوچک و ایمر و سارجه کور در تقسیم بندی وزارت کشور جزو حوزه رامیان و آزادشهر بود. ایشان در حالی که بنده در سال ۱۳۶۶طرح خدمت تعهد دبیری ام را در زابل می گذراندم، بدانجا آمدند و از ضرورت کاندیداتوری در حوزه رامیان صحبت کردند. و اصرار داشتند که بنده کاندیدا شوم.

به ایشان عرض کردم که من هنوز طرح خدمت دارم اما نوروز که آمدم برای خودت آستین بالا خواهیم زد. اینطور هم شد.تعطیلات نوروز ما در دشت حلقه جلسات متعدد و طرح و برنامه ریختیم. در این جلسات آقایان خرمالی، قزلجه، قدیمی، شمسایی، بدراقی، سعدی و بنده به همراه چند نفر دیگر به یک موفقیت شگفت انگیز از حوزه رامیان فکر می کردیم.

نشست های شیرینی را تجربه کردیم از اتحاد و همدلی روشنفکران ترکمن. در آن دوره ما پیروز نشدیم در دوره بعد طلسم شکسته شد. و بالاخره یک ترکمن از حوزه رامیان و آزادشهر به مجلس راه یافت.

می دانیم که شهید معمی از حوزه انتخابیه گنبد هم ورود خوبی داشتند. و توانستند اجماع کافی برای رسیدن به صندلی قرمز مجلس بدست آورند. چهره معمی در حوزه انتخابیه گنبد بسیار جدی و مصمم بود. چرا که چند برابر حوزه رامیان وسعت داشت و حجم کارها نیز به تناسب بیشتر.

 

مهمترین خدمات این مرحوم در دوران نمایندگی اش چه بود؟

معمی، در هر حوزه ای که فکر می کرد برای مردم ترکمنصحرا لازم بود ورود می نمودند. آن زمان بسیاری از روستاهای ما فاقد جاده آسفالت و حتی آب و برق بود. به نظرم امهات تلاش وی به شرح ذیل است:

۱. در حوزه ی اجتماعی از حقوق مردم با قاطعیت بویژه در دوره اخیر نمایندگی مجلس دفاع می نمود. به گونه ای که در بحث انتقال و جابجایی روستایی زیر پوشش سد گلستان، با استاندار وقت آقای دراز گیسو دچار تنش گشت.

در این باره با دوست قدیمیش که فرماندار گنبد بود نیز دچار کنتاکت گردید. شهید معمی هر چه جلوتر رفت در مواضع خود شجاع تر و رادیکال تر ظاهر می شد.

۲. در خصوص استان شدن گلستان تلاش گسترده ای کرد از جمله با نطق مفصل و مستدل خود در مجلس برای رای مثبت نمایندگان از هر کوششی دریغ نکرد. وی معتقد بود که مرکز استان گنبد باشد.

۳. پس از استان شدن گلستان، تلاش می کزد تا از نخبگان ترکمن در پست های مدیرکلی بهره برده شود. به بنده پیشنهاد می کردند مدیر کلی ارشاد یا میراث را عهده دار شوم. سرانجام مدیرکلی میراث بصورت جدی پیش رفت

۴. در زمینه اقتصادی مشوق مردم بود تا با استفاده از تسهیلات ارزان قیمت موجب ارتقای حوزه انتخابیه اش باشد.

۵. در بخش عمران دو تلاش بارز و عمده را در کنار سایر تلاش هایش می توان نام برد: زیتون کاری در سطح گسترده در زمین های بایر و لم یزرع و دیگری احداث جاده های بین شهری و روستایی و آسفالت کردن آن. وی مرتب وزیران راه و شهرسازی و کشاورزی را با منطقه می آورد تا بتواند امتیاز ‌بیشتری برای ترکمنصحرا بگیرد.

از صفات و خصوصیات بارز معمی بگوئید!!

شهید معمی، چند خصوصیت ویژه داشت که او را ممتاز می کرد از جمله او یک فرد مردمدار بود به اصطلاح می گفتند معمی خاکی است. با مردم فقیر و بیچاره بر می خورد و خونگرم بود. لذا در خانه اش بر روی همه باز بود.
چند خاطره بگم تا این خصوصیت را بیشتر روشن کنم. دور اول شرکتش در انتخابات که رای نیاورد، مردم خواسته های خود را به او انتقال می دادند. شهید هم پشت گوش نمی انداخت و پیگیر بود. یعقوب آقا تعمیرکار معروف تراکتور و کمباین (وی پسر عموم بود ) از من و معمی خواست تا با ماشین هایلوکس آن زمان برویم و نوبت ماشین اش را که فرا رسیده بود و نمی دادند، براش بگیریم. معمی هم نه نگفت.گفت چشم اگه از من کاری بر بیاد برویم خلاصه اینکه یک روز رفتیم تهران و مهندس آنه غراوی را هم دیدیم و روز دیگر برگشتیم تا یعقوب آقا (خدا رحمتش کنه)بتواند به حقش برسد.

همچنین اوایل پیروزی در انتخابات که به تهران کوچ کرد یک شب منزل ایشان بودم. آن روز مجلس به نماینده ها ماشین می داد با سویچ ماشین شاسی بلند آمد به خانه اش که در مجتمع نمایندگان مجلس مستقر بود. بعد سویچ را به من داد و گفت:” اراز (همیشه مرا اینطور صدا می کردند) این مال شما. اصلا مال من نیست شما برای من زحمت کشیدید پس مال شماست. برای من پیکان قراضه هم کافیه.”

گفتم آقا معمی این روال معموله که نماینده ها ازین جور ماشین ها داشته باشند. کمی فکر کرد و گفت:” پس اجازه بده این ماشین را بفروشم و خرج فقیر فقراء و نیازمندان کنم.” آنجا بود که احساس کردم معمی سخت خود را مدیون مردم می داند و فوری می خواست برایشان کاری کرده باشد و جبران زحمات آنان را ایفا کند. این ویژگی بارز اخلاقی شهید بزرگوار و خادم مردم “معمی هلاکو “فراموش شدنی نیست .

 مرحوم هلاکو در چه سالی و در چند سالگی و در چه اتفاقی به شهادت رسید و در کجا به خاک سپرده شد؟

 یک کم به قبل از واقعه برگردم، در ۲۲ بهمن ۱۳۷۹ مجلس باشکوهی در سفارت ج.ا.ایران در عشق آباد پایتخت ترکمنستان به مناسبت پیروزی انقلاب اسلامی برپا بود نمایندگان استان شهید اترک طیار و شهید هزار جریبی هم حضور داشتند. گفتم ار معمی چه خبر؟ گفتنداتفاقا معمی هم با ما تا لب مرز اومد اما شناسنامه اش را نیاورده بود. مجبور شد برگرده، بتواند بیاد عشق آباد. در این شلوغی سالن پذیرایی دیدم که معمی وارد شد. از شوق دیدارش یکه خوردم و همدیگر را در آغوش گرفتیم و بعد نشستیم تاپایان مراسم حسابی صحبت کردیم تقریبا از همه موارد مشترک حرف زدیم گفت تو وزارت راه مشغول شده و هنوزم به مشکلات مردم رسیدگی می کنه. قراره فرودگاه گرگان هم بهار سال آینده افتتاح بشه.

این آخرین دیدارم با دوست دیرینم معمی بود. چرا که در ماجرای افتتاحیه همان فرودگاه با بقیه نمایندگان مجلس استان گلستان در ۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۰سوار هواپیمای یاک سورک روسی شدند و خلبان روسی بعلت وضعیت بد جوی نتوانست در گرگان بنشید و حتی در فرودگاه ساری هم نشد. هواپیما از رادار خارج شده بود. به سفارت ایران در عشق آباد خبر داده شد که آیا این هواپیما با مسافران رسمی اش وارد ترکمنستان شده است. همه با دلهره موضوع را دنبال می کردیم.من، یوسف قوجق،کاکا آزمون، خوجم قلیچ وحیدی، یعنی بچه های ترکمن ایران در مجموعه سفارت به همراه سفیر محترم مرحوم سید ابراهیم دراز گیسو در تلاش برای اطلاع از وضعیت این هواپیما و سرنشینان اش در ترکمنستان بودیم.

روز بعد پس از اخبار ضد و نقیض متوجه شدیم که یاک سورگ به یال کوه خرچنگ در استان مازندران برخورد کرده همه سرنشینان به شهادت رسیده اند. ما با تک تک اعضای خانواده در عشق آباد در شوک عمیق غیرقابل باور فرو رفتیم. ولی این حادثه مولم و تلخ، واقعیت داشت. لذا برای تکریم این شهداء در مسجد سفارت مراسم یادبود گرفتیم.

از ترکمنستان پیگیر بودیم که چگونه در ایران و استان گلستان تشییع با شکوهی برای شهدای یاک ۴۰ گرفته شده است.

مقبره شهید معمی هلاکو در آرامگاه نزدیک روستای قول حاجی واقع است. هر ازگاهی می روم و فاتحه ای نثار روح بزرگش می کنم.

دکتر اراز محمد سارلی (در گفتگو با اولکامیز)

تصویر شهید معمی هلاکو پس از انتخاب شدن به نمایندگی مجلس شورای اسلامی

دیگر مطالب

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید

پربیننده ترین مطالب