اهل سنت آسیای مرکزی در برخی منابع به ” اهل سنت حسن” تعبیر شده اند. تفسیر این تعبیر به واسطه ی محبت آنان به خاندان اهل بیت علیهم السلام است.
بنابراین هیچ جای تعجب ندارد که کتابهایی در مناقب امامان(رض) تالیف شده باشد. همانند کتاب روضه سید الشهداء، کتاب امام حسین (رض)و کتاب زین العرب که به صورت نظم و نثر به تصویر مظلومیت وی پرداخته است
در جنگ نامه امام محمد حنفیه(رض) مشهور به “زین العرب”، وی اینگونه خودش را پس از اسارت معرفی می نماید:
جمهور اشیت، اینای سوزوم
مدینه ده مکانیم بار
معلوم اِتسِم سانگا اوزوم
آتام، علی(ع) قبله گاهیم
مصطفی(ص)، پشت و پناهیم…
آتام، ایلگه خلیفه
انه ام، آدی بو حنیفه
آغام، شهزاده ی کونَین
پیغمبر(ص)غه ایدی عنَین
بیری حسن(ع)، بیری حسن(ع)
شهید اولار گمانیم بار
{مقدمه کتاب زین العرب}
در این شعر، محمد حنفیه(رض) با افتخار از نسب خود سخن می گوید از پدرش، پدر بزرگش، مادرش و دو برادرش امامان حسن و حسین (علیهم السلام) و حدس می زند که این دو شهید راه حق شوند.
اوج حماسه سرایی را می توان در کتاب امام حسین(رض) مشاهده کرد. وقتی که در کربلاء به لحظه ی شهادت می رسد، خداحافظی جانسوزی سر می دهد:
ایندی گیدر بولدوم فانی دنیادن
ام کلثوم شهربانو خوش ایندی
قسمت شیله بولدی قادر الله دان
علی اصغر نوجوانیم خوش ایندی
عمریم، پایان اولدی، اولور من
اولینچام، میداندا سواش قیلور من
لاشیم چاشیپ کربلا ده قالور من
عاراپ قیزی شهربانو خوش ایندی
{کتاب امام حسین رض. ص ۵۲}
در کتاب امام حسین، شعر رثاء و ماتم به اوج خود می رسد. از زبان امام حسین(رض) نقل می شود:
دانسته ام که مرگ من فرا رسیده است. پس ای ام کلثوم شهربانو خدا حافظ
این قسمت الهی است برای من
ای نوجوانم علی اصغر خدا حافظ
به پایان آمد این عمرم
اما تا نفس آخر در میدان نبرد خواهم جنگید
جسد من در کربلا خواهد ماند
دختر عرب، شهربانو خدا حافظ
این نمونه ی زیبایی از ادبیات عاشورایی ترکمنان است.
سپس نظری با اشعار مختومقلی فراغی، شاعر عارف ترکمن می افکنیم. در چهل شعر از امامان نام برده و ۱۴شعر خود را به خاندان پیامبر اکرم(ص) اختصاص داده است.در شعر “باغیشلا بیزنی” از پیامبر اکرم (ص)و حضرت فاطمه زهرا علیها السلام و ۱۲ امام علیهم السلام تک به تک نام می برد.
وی در شعر “سن دنیا” و ” بولارمی؟”به تشریح واقعه ی عاشورا در کربلاء و مظلومیت امام حسین(رض) و یارانش می پردازد:
۱. حسن_حسین کرسی گره گیم
کربلاء دا شهید اتدینگ سن دنیا
_ وی دنیا را نکوهش کرده، از شهید شدن حسن و حسین(علیهما السلام) در کربلاء شکایت میی کند.
۲. هر زاغ و زغن دان کبوتر اولماز
هر صحرا دا یاتان میت بولارمی؟
کربلاء دا غیری شهید بولارمی؟
هر ساچین اوسدورن سید بولارمی؟
شاعر می گوید: هر زاغی نمی تواند کبوتر باشد. آیا هر میت صحرا، شایسته ی میت[کربلاء] نامیدن است؟ آیا جز شهید کربلاء شایسته ی شهید نامیدن است؟
و آیا هر آدم مو بلند، سید است؟
۳.مختومقلی آیدار، من خاک پایم
امام لار یولوندا هم جان فدایم
کمینه بنده من، کلبی گدایم
یا عباس علیًه باغیشلا بیزنی
مختومقلی می گوید: من خاک پایم
در راه امامان جان فدا هستم.
کمینه بنده ام، کلب گدا هستم
به حق عباس علی ببخش ما را
۴. بیر خداییم نینگ قولی دیر
اول حسن بیرله حسین
شمر ملعون پلید کسدی
حسین نینگ باشینی
تانگلا محشرده گورر سیز
اول فاطمه گوزیاشینی
هم یتیم قیلدی اوغول قیز
هم ینه قارداشینی
هم قارداشیندان اوروغ
هم ینه هم یولداشینی
ایکی دنیانینگ گلی دیر
اول حسن بیرله حسین
شاعر در این شعر ارادت کامل خود را به امامان آشکارا بیان می نماید.
باید گفت که مشت نمونه خروار است این ابیات مختصر، نشان می دهد که میزان اشعار وارده در ادبیات ترکمن بسیار زیاده بوده، ادیبان ترکمن با سبک ها و روش های مختلف شعر و نثر در پی وصف خاندان پیامبر اکرم(ص) مخصوصا واقعهی عاشورا بوده و در این توصیف اعتقاد قلبی و هنر شعری خود را تمام و کمال بیان نموده اند.