پنجشنبه, آذر ۱, ۱۴۰۳
spot_img
خانهاجتماعیکم فروغی مجالس عروسی ترکمن در نبود نوای باخشی ها

کم فروغی مجالس عروسی ترکمن در نبود نوای باخشی ها

دهه های قبل در بیشتر مجالس عروسی ترکمن نوای دو تار و کمانچه بلند بود اما اکنون در کمتر جشنی است که باخشی ترکمن با صدای شورانگیز خود بخواند و مشتاقان را به وجد آورد! آیا دوران باخشی ها به سر آمده است؟

دهه های پیشین در اغلب مجالس عروسی ترکمن صحرا نوای دل انگیز دوتار و کمانچه بلند بود و شور و هیجان و گرمای خاصی داشت که برای آدمی خوشایند بود ولی سئوال اینجاست که چرا امروزه این گونه نیست؟ چرا آن شور و هیجان سابق را ندارد؟ چرا نوای باخشی در آسمان روستاهای ترکمن صحرا نشاط آور و دلفریب نیست؟ و چراهای دیگر. آیا زمانه عوض شده است؟ آیا ما تغییر یافته و دگرگونه شده ایم؟ آیا از اصل مان دور افتاده ایم؟ آیا امروزه دوران باخشی ها به سر آمده است؟
واقعیت این است که در چند سال اخیر بیشتر عروسی های ما ساده و بدون هیچ برنامه و انگیزه ای است. دیگر در کمتر جشنی است که باخشی ترکمن با صدای شورانگیز خود بخواند، نوای فرح بخش دوتار و کمانچه گوش ها را نوازش دهد و مشتاقان از استماع موسیقی به شور و وجد بیایند و لذت ببرند. دیگر در کمتر عروسی دیده می شود که باخشی ها با صدای دوتار آواز بخوانند و جمعیت حاضر را به شور و وجد آورند نگاهم منفی نیست دارم واقعیت ها را بیان می کنم.

بله جشن های عروسی ساده تر و بی نشاط تر از گذشته برگزار می شود. می گویند مشت نمونه خروار است مثلا در روستای دوگونچی که در سال های نه چندان دور موسیقی سنتی زینت بخش مجالس عروسی بود ولی یکی دو سال اخیر این روند بسیار کاهش یافته است. چرا این برنامه ها در مراسم عروسی کاهش یافته است به نظر می رسد اولین عامل بالا بودن هزینه های عروسی است وقتی هزینه جشن های عروسی از ده میلیون تومان می گذرد دیگر برای صاحبان عروسی رمقی باقی نمی ماند تا مجلس عروسی را با آواز زینت دهد.

چرا که اغلب خانواده ها زیر خط فقر به سر می برند و توان هزینه های جانبی را ندارند ثانیا مردم آن حال و هوای گذشته را ندارند یعنی این که سرور و نشاط در جامعه کمتر مشاهده می شود. تورم و گرانی و نامتعادل بودن دخل و خرج زندگی دغدغه خانواده ها را افزایش داده است. دیگر همه در غم نان به سر می برند و کمتر کسی است که به فکر ادبیات و هنر باشد.

سومین علت که مردم در پاسخ نگارنده گفتند بالا بودن میزان حق الزحمه باخشی بود که بیش از سیصد تومان می شد و دیگر این که نگاه برخی که دوتار را آلت شیطان می داند و آن را نهی می کند. باوری در بین برخی از مردم ایجاد شده است که موسیقی چه سنتی و چه جدید گناه است فارغ از این که علت دیگر یکنواختی، تکراری بودن برنامه هاست. بسیاری از جوانان می گویند ما از آن چه باخشی می گوید چیزی نمی فهمیم و از آن لذت نمی بریم برای همین نیز اغلب افرادی که به استماع آواز باخشی می نشینند جوان نیستند و جوانی خود را گذرانده اند. البته عوامل دیگر هم در این مسئله دخیل هستند که در این مقاله به برخی از آنها اشاره شد.

دیگر مطالب

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید

پربیننده ترین مطالب