خانهفرهنگیکنکاشی در ویژگیهای زندگی، آثار علمی و پژوهشی نویسنده و محقق معاصر...

کنکاشی در ویژگیهای زندگی، آثار علمی و پژوهشی نویسنده و محقق معاصر نورمحمد عاشورپور

به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی دانشجویان ترکمن، جمعه ۲۹ دیماه ۱۳۹۶، یکصدوسی و دومین«۱۳۲» نشست ماهانه جمعیت فرهنگی هنری مختومقلی کلاله ، با موضوع: کنکاشی در ویژگیهای زندگی ،آثار علمی و پژوهشی نویسنده و محقق معاصر نورمحمد عاشورپور ، با حضور اساتید ، فعالان فرهنگ وادب و جمعی از علاقمندان در محل سالن اجتماعات اداره فرهنگ وارشاداسلامی شهرستان کلاله برگزار شد.

دراین نشست ، ابتدا نوریاغدی زیارتی که اجرای برنامه را به عهده داشت ، ضمن خیرمقدم به شرکت کنندگان دراین نشست، با اشاره به وقفه چند ماهه در فعالیت های سایت جمعیت مختومقلی کلاله، اعلام کرد: سایت و کانال تلگرامی این تشکل فرهنگی هنری از حدود یک ماه پیش فعالیت های اطلاع رسانی خود را از سر گرفته و کاربران همچنین علاقمندان می توانند با مراجعه به سایت و کانال جمعیت مختومقلی به مطالب فرهنگی ، هنری ، ادبی و مطالب تحقیقی کارشناسان، دست یابند. وی سپس برنامه های این نشست را معرفی کرد.

در ادامه اسماعیل علیزاده از گروه موسیقی اصیل ترکمنی دولت محمد آزادی به تک نوازی دوتار پرداخت.

همچنین قلی قلی زاده استاد موسیقی سنتی ترکمن ، با تک نوازی دوتار چند ترانه اصیل ترکمنی را هنرمندانه اجرا کرد که مورد توجه و تشویق حضار شرکت کننده قرار گرفت.

بخشی از این نشست نیز، به قرائت سروده های شاعران اختصاص داشت که در این بخش ، شاعران عبدالقهارصوفی زاده ، بای محمد قلیچی ، قادیرامانپور و غفور مرادی ، قطعاتی از سروده های خودرا قرائت کردند.

همانطوریکه اعلام شد، موضوع اصلی این نشست به بررسی زندگی ،آثار علمی و پژوهشی نویسنده و محقق معاصر نورمحمد عاشورپور اختصاص داشت که استاد آنا دردی عنصری و عبدالعظیم ممی زاده در قالب سخنرانی هایی که داشتند به بررسی و کنکاش ویژگیهای آثار علمی و پژوهشی این نویسنده و محقق معاصر پرداختند که مطالب آنان به ترتیب ارائه می شود.

 

درباره‌ی آفرینش علمی نورمحمد عاشورپور پژوهشگر برجسته‌ی ادبیات کلاسیک ترکمن
سخنران: « آنادردی عنصری»

مقدمه
در سال ۱۳۲۷ درپی وقوع تحولات جدید در عرصه‌ی حیات سیاسی ایران که دامنگیر حزب‌توده‌ایران نیز شد، تعدادی از فعالان حزبی در ترکمن‌صحرا بناچار به کشور ترکمنستان مهاجرت کردند. از جمله‌ی این افراد؛ صفر انصاری، بایرام مدرسی( آخوندوف)، ساری گوکلانی، غاییب بهلکه و نورمحمد‌عاشورپور را می‌توان نام‌بُرد.

با ورود به ترکمنستان مرحله‌ی جدیدی در حیات این افراد آغاز شد.بیشترینه‌ی آنها از فعالیت در حوزه‌ی سیاست خارج شدند و فعالیت جدیدی را در حوزه‌ی مطالعات آکادمیک آغاز کردند. طبیعتا موضوع محوری فعالیت آکادمیک آنان را ادبیات کلاسیک ترکمن تشکیل می‌داد. چنانچه نظری اجمالی به کارنامه‌ی علمی هریک از اشخاص یاد شده در بالا بیاندازیم با فهرست پژوهش‌های آنان آشنا می‌شویم. دقت و تأمل بیشتر در این زمینه ما را باین نتیجه رهنمون می‌شود که شاید یکی از شاخص‌ترین و پُرکارترین آنان در پژوهش‌های علمی، نورمحمدعاشورپور بوده است.
در اینجا این سؤال پیش می‌آید که نورمحمد عاشورپور در حوزه‌ی مطالعات ادبیات کلاسیک‌ترکمن چه نقشی ایفاء کرد؟ و جایگاه علمی ایشان در این حیطه کجاست؟
در این مجال اندک سعی خواهم کرد برای یافتن پاسخ به این پرسش تصویری اجمالی از مسیر آفرینش علمی این پژوهشگر برجسته‌ی ادبیات ترکمن و وجه ممیزه‌ی ایشان در تحقیق علمی ارائه دهم. /  آنادردی عنصری

نگاهی به سیر تتبعات علمی
نورمحمد‌عاشورپور پس از اتمام تحصیلات‌عالی در دانشگاه عشق‌آیاد، ضمن تدریس زبان و ادبیات‌فارسی در دانشگاه، در آکادمی علوم ترکمنستان بخش نسخ‌خطی انستیتو زبان و ادبیات مختومقلی، به کار مطالعات علمی در ادبیات کلاسیک‌ترکمن پرداخت. کار بر روی دیوان‌های شعر و آثار کلاسیک ترکمن اساس تحقیقات وی را تشکیل می‌داد. بطوری که افزون بر چاپ مقالات علمی در نشریات آن دوره‌ی ترکمنستان از جمله« ادبییات و صونغات »، از سال ۱۹۵۴ تا ۲۰۱۰میلادی بالغ بر بیست عنوان کتاب نیز چاپ و منتشر کرد.
سیر آفرینش علمی مرحوم‌عاشورپور را در سه مرحله‌ی زمانی می‌شود دنبال کرد.:
الف: از سال ۱۹۵۴ تا ۱۹۸۳ میلادی. آثاری که در ترکمنستان به زبان ترکمنی و گرافیک سریلیک چاپ و نشر یافت. به ترتیب ذیل:
۱ ـ کمینه. سایلانان اثرلر[کمینه. منتخب اشعار ]. ۱۹۵۴.
۲ ـ ساتیریکی شاهئر کمینه. [ کمینه شاعر طنزپرداز]. ۱۹۵۸.
۳ ـ غاییبی. سایلانان اثرلر. [غایبی. منتخب اشعار]. ۱۹۶۵
۴ ـ کمینه. اثرلر یئغئندئ‌سئ. [کمینه. مجموعه‌ی آثار]. ۱۹۷۱
۵ ـکمینه. اثرلر یئغئندئ‌سئ. [ کمینه. منتخب آثار]. ۱۹۷۳
۶ ـ عندلیب. لیریکا. ۱۹۷۶
۷ ـ دؤولت‌مأممد‌آزادئ. اثرلر یئغئندئ سئ. تانقیدی تکست.[ دولت محمد‌آزادی. مجموعه‌ی آثار. متن انتقادی]. ۱۹۷۸
۸ ـ شابنده. لیریکا. گۆل ـ بیلبیل. [شابنده. لیریکا. منظومه‌ی گل و بلبل. ]۱۹۷۸
۹ ـ شیدایی. لیریکا. گۆل ـ صنوبر. [شیدایی. لیریکا. منظومه‌ی گل ـ صنوبر]. ۱۹۷۸
۱۰ ـدؤولت‌مأممد‌آزادئ. سایلانان اثرلر. تانقیدی تکست. کریل خاطدا. ۱۹۸۲[ دولت محمد‌آزادی. منتخب آثار. متن انتقادی.گرافیک سریلیک. ۱۹۸۲].
۱۱ ـ دؤلت‌مأممد‌آزادی. سایلانان اثرلر. تانقیدی تکست. عاراپ خاطدا. ۱۹۸۲. زلیخا محمدوا بیلن.
۱۲ ـ ماغتئمغولئ دیوانئ. تانقیدی تکست. صافارآخاللئ بیلن. ۱۹۸۳. [ دیوان مختومقلی. متن انتقادی. با همکاری صفر آخاللئ [ صفر انصاری]. ۱۹۸۳
۱۳ ـ تۆرکمن کلاسیکی ادبییاتئ‌نئنگ سؤزلۆگی.[ فرهنگ ادبیات کلاسیک ترکمن ]. با همکاری صفر آخاللی. ۱۹۸۳.
توضیح اینکه؛ زمان انتشار عنوان‌های چاپی در ردیف‌های ۱۰ تا ۱۳ سال‌های ۱۹۸۲ و ۱۹۸۳ است که استاد‌عاشورپور در این دوره در ایران اقامت داشتند. بنظر می‌رسد استاد پیش ار عزیمت به ایران در سال ۱۹۸۰، این آثار را آماده به چاپ به آکادمی علوم ترکمنستان تحویل داده بوده‌اند. در خصوص این آثار نکته‌ی قابل ذکر این استکه، منتخب آثار دولت‌محمد آزادی که در سال ۱۹۸۲ چاپ و نشر یافته، در دو گرافیک عربی و سیریلیک تدوین شده‌است.
یادآوری دیگر اینکه، نورمحمد‌عاشورپور دو اثر « دیوان انتقادی مختومقلی فراغی » و « فرهنگ ادبیات کلاسیک ترکمن » را با همکاری دانشمند گرانقدر صفر انصاری [صافار آخاللئ] و نیز کتاب « دولت محمد آزادی، منتخب آثار، متن انتقادی » را با نظارت علمی دانشمند و مختومقلی‌شناس برجسته‌ی اتحادشوروی، زلیخا محمدوا به نشر سپُرد.
ب ـ آثاری که بین سال‌های ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۶ در طول اقامت در ایران ـ ترکمن‌صحرا به زبان‌های ترکمنی و فارسی و گرافیک عربی ـ فارسی چاپ و نشر یافت.
این آثار در دو عنوان زیر خلاصه می‌شود:
۱ ـ دیوان کامل شاعر سید‌نظر سیدی. با مقدمه‌ی مفصل با موضوع بررسی انتقادی هویت و آفرینش ادبی شاعر.
۲ ـ آرتئق‌محمد خوجه. اثرلر. با مقدمه‌ی مفصل با موضوع بررسی انتقادی هویت و آفرینش ادبی شاعر. به انضمام منظومه‌ی رثائیه‌ی شاعر با عنوان « قصه‌ی میرحسن و میرحیدر خوجه ».
ج ـ آثاری که بعداز سال ۱۳۶۶( ۱۹۸۸) و بازگشت و اقامت مجدد در کشور ترکمنستان به زبان‌های ترکمنی ـ فارسی وگرافیک عربی و عربی ـ سریلیک چاپ و منتشر شد. در حقیقت این آثار در ترکمنستان تدوین یافته است ولی مراحل آماده‌سازی متن و فرایند چاپ و نشر آن‌ها در ایران انجام شده است. آثار فوق عبارت‌اند ار:
۱ ـ فرهنگ مختومقلی در ۳ جلد. سال چاپ ۱۹۹۷ در ایران. در این اثر همزمان از دو گرافیک عربی و سریلیک استفاده شده.
این فرهنگ، مداخل، اعلام و اصطلاحات عمدتا عربی و فارسی و بعضا واژه‌های مشکل عمدتا ترکمنی را شامل می‌شود. که بعضا با توضیحات مفصل مؤلف همراه است.
۲ ـ دیوان مختومقلی فراغی. متن انتقادی با گرافیک عربی که فی‌الواقع آخرین اثر استاد در زمینه‌ی تصحیح نسخ بوده و نسخه‌ی جمعبند کارهای ایشان در زمینه‌ی مختومقلی‌پژوهی و بررسی انتقادی دیوان مختومقلی در طول حدودا سه‌دهه است. مراحل چاپ ونشر این اثر نیز با مساعدت سفیر وقت محترم جمهوری اسلامی ایران در عشق‌آباد حاج‌آقا‌فرقانی و نظارت اجرایی یوسف قوجق در سال ۱۳۸۸ ـ ۲۰۱۰ در ایران انجام یافت.
میراث علمی پروفسور نورمحمد‌ عاشورپور
می‌دانیم که نورمحمد عاشورپور در سال‌های پیش از مهاجرت به ترکمنستان در کسوت یک روشنفکر سیاسی، وظیفه‌ی محوری« روشنگری » را در زمینه‌ی فعالیتی خود وجهه‌ی همت قرار داده بود. بررسی دقیق‌تر کارنامه‌ی علمی ایشان در طول اقامت در ترکمنستان تا زمان فوت، بیانگر تداوم خصلت « روشنگری » از جانب وی البته در زمینه‌ی « پژوهش علمی »در تاریخ‌ادبیات‌کلاسیک ترکمن بویژه در حوزه‌ی تصحیح نسخ و بررسی انتقادی متون ادبی است.
خاورشناسان روسی از جمله در حوزه‌ی تصحیح نسخ و بررسی انتقادی متون از سنتی قویم و دانشی جامع برخوردار بودند. نورمحمد‌عاشورپور نیز دانش‌آموخته‌ و پرورش‌یافته‌ی این مکتب غنی بود.
صرفنظر از کارهای علمی، بحث کوتاه اما عمیق ایشان با عنوان « اصول دانش نسخه‌شناسی » که در بخشی از مقدمه‌ی عالمانه‌ی خود در متن انتقادی منتخب آثار دولت‌محمد آزادی، طرح می‌کند، احاطه‌ی وی را به اصول و پرنسیب‌های کار مقابله‌ی نسخ و تصحیح انتقادی متون کاملاآشکار می‌کند.
به پشتوانه‌ی چنین پایه و مایه‌ی نظری است که استاد در زمینه‌ی مطالعات ادبیات کلاسیک ترکمنی، دو‌میراث گرانبها را برای ما بیادگار گذاشته است. این دو میراث عبارت‌اند از:
۱ ـ تصحیح دیوان مختومقلی فراغی و چاپ ونشر متن تنقیدی دفتر شعر شاعر در دوجلد. این یادگار ارزشمندِ استاد فارغ از اینکه خالی از اشکال نخواهد بود اما همچون چراغِ راهنمای اندیشمندان و مختومقلی‌پژوهان در زمینه‌ی تمییز اشعار اصلی شاعر از اشعار الحاقی محسوب می‌شود.
اهمیت و فایده‌ی این متن انتقادی زمانی ارزش خود را آشکار می‌کند که بدانیم أکثریت غالب دیوان‌های چاپ شده‌ی مختومقلی، علی‌الخصوص در ایران، نسخه‌هایی بی‌بهره از اصول نسخه‌شناسی و بررسی انتقادی بوده و در نتیجه‌ در بسیاری موارد حاوی اشعار الحاقی و انتسابی و مخدوش است. نیازی به توضیح نیست که در چنین شرائطی و با وجود نسخه‌هایی مغلوط و غیرمنقح، هرگونه تحقیق و تحلیل اشعار شاعر بر بنیانی سست و لرزان بنا خواهد شد و از جهت علمی فاقد ارزش و اعتبار خواهد بود.
ناگفته پیداست که حداقل تا زمان حال و با وجود نسخه‌های دردست، ارائه‌ی هرگونه تحلیل و تفسیرِ آراء و اندیشه‌های مختومقلی با استناد به اشعاری فی‌المثل مانند: غووانامن، تۆرکمن‌بیناسئ، قایدادئغئ‌بیلینمز، تاپئلماز، و… کاری عبث و فاقد پشتوانه‌ی پژوهش انتقادی خواهد بود.
اندک نبوده است مواردی که اشخاصی در جمعی در خصوص سویه‌های عرفانی، اخلاقی و عقیدتی شعری از مختومقلی دادِ سخن درداده‌اند، حال آنکه، اساسا در تعلق آن شعر به شاعر تردیدهای جدی وجود داشته است.
به‌قول استاد عاشورپور: « تدوین متنی منقح و صحیح،نزدیک به آفرینش اصلی و حقیقی شاعر و نویسنده » این است وظیفه‌ی اساسی یک پژوهشگر ادبیات.
۲ ـ مدت‌های مدید در ترکمنستان، کلیه‌ی اشعار با تخلص « سیدی » وسیله‌ی ادیبان ترکمن فقط به یک شاعر با نام « سید‌نظر سیدی » از منطقه‌ی لباب منتسب می‌شد. و در دیوان شعر وی منظور می‌گشت. این قضاوت شامل منظومه‌ی رثائی « قصه‌ی میرحیدر ومیرحسن خوجه » یا آنطور که در افواه عامه مشهور بود؛ « غۇشا پوداغئم » نیز می‌شد. نورمحمد عاشورپور بعد از مدت‌ها غور و بررسی در این زمینه، اولین بار در ترکمنستان به مقابله با این نظرِ غالب در مجامع ادبی ترکمنستان برخاست و از وجود دو شاعر با تخلص واحد « سیدی » اما با دو هویت و شخصیت ادبی جدا پرده برداشت. وی با مقالات علمی خود وجود و هویت مستقل دو نفر شاعر کلاسیک ترکمن را با نام‌های:
۱ ـ سید ناظار سیدی از منطقه‌ی لباب ترکمنستان
۲ ـ آرتئق محمدخوجه معروف به سیدی از منطقه‌ی ترکمن‌صحرا ایران
به اثبات رسانید. بویژه در این زمینه به‌هنگام اقامت در ایران و بااستنادبه نسخه‌های خطی نویافته و شواهد مادّی موجود در منطقه، دو اثر پژوهشی خود را با موضوع متن انتقادی دیوان شعری دو شاعر یاد شده در بالا، با مقدمه‌ای عالمانه و مستدل منتشر کرد و ابهامات موجود در این حیطه را مرتفع نمود.

نتیجه
فاصله‌ی زمانی بین تاریخ چاپ اولین کتاب پروفسور عاشورپور تا تاریخ فوت ایشان، مدت زمانی حدود ۵۵ سال یعنی بیش از نیم‌قرن را دربرمی‌گیرد. در این‌مدت طولانی نورمحمد‌ عاشورپور خود را از موقعیت یک فعال سیاسی ـ حزبی در قامت یک چهره‌ی علمی شاخص بر‌می‌کشد. بنظر می‌رسد ایشان حتی در کسوت جدید‌علمی نیز نگره‌ی « روشنگریِ » دوران فعالیت حزبی خودرا نه‌تنها فراموش نکرده، بلکه آن را به مثابه یک « رویکرد »جوهری در عرصه‌ی فعالیت علمی خود نیز وارد می‌کند.
وی در مادیت بخشیدن به این نگره در حیطه‌ی پژوهش علمی بدرستی از ابزار و متد « اصول نسخه‌شناسی » و « بررسی انتقادی متون » بهره می‌گیرد و کلیه‌ی تتبعات متن‌پژوهی خود در حیطه‌ی ادبیات کلاسیک ترکمن را سازگار با اصول و معیارهای متد علمی فوق پیش‌می‌برد. بطوری که حاصلِ پایداری و پشتکار وی در این مسیر، افزون بر آثار ارزشمند ادبی، پی‌افکندن سنگ‌بنایی علمی در حیطه‌ی فوق مبتنی بر اصول دانش نسخه‌شناسی ـ تکستولوژی ـ با بهره‌گیری از متد بررسی انتقادی متون با شناسه‌ی ترکمنی است.
تحقیقات انتقادی ایشان در حیطه‌های موضوعی:
۱ ـ آفرینش ادبی دولت محمد آزادی
۲ ـ آفرینش ادبی مختومقلی فراغی
۳ ـ شخصیت ادبی دو شاعر کلاسیک ترکمن؛ سیدنظر سیدی و آرتئق محمد سیدی خوجه
شواهد ارزشمندی‌اند که از یکسو بر جایگاه رفیع و نقش بارز وی در ساحت تتبعات ادب ترکمنی دلالت دارند. واز سوی دیگر به عنوان سرمشقی‌علمی راهگشای پژوهندگان معاصر ترکمن در این حیطه ایفای نقش می‌کنند. آنادردی عنصری. ۲۹\۱۰\۱۳۹۶

زندگی و آثار علمی پروفسور نورمحمدعاشورپور در ۱۳۲- مین نشست جمعیت مختومقلی کلاله
سخنران: «عبدالعظیم ممی زاده»

با تشکر از دوستان و همکاران جمعیت مختومقلی که این فرصت را در اختیار من گذاشته‌اند.
«در این فلات کوهستانی آفتاب زده، طی زمان های دراز ، انسان های بزرگی زیسته‌اند که هر یک در کالبد مادی و معنوی عصر خود، با شراره‌های ناب به خاطر آنچه آنها عدالت و فضیلت می شمرده‌اند، سوخته‌اند. برای خود من آشنایی با کارنامه‌ی خونین و سوزان حیات معنوی آنان یک بیداری، یک غرور و یک احساس وظیفه‌ ژرف بود و تصور می کنم برای همه ی کسانی که سود یا مقام یا استغراق بهیمی، خرد و آگاهی آنها را کدر نساخته چنین خواهد بود.»ا.ت.

نورمحمد عاشورپور، در سال ۱۳۰۲ شمسی در شهر کوموش دپه به دنیا آمد و در دهم مرداد ماه سال ۱۳۸۸ شمسی در شهر عشق آباد وفات یافت . وی تنها فرزند خانواده‌ی فقیرِ« مرد چال ساچ» بود. تحصیلات ابتدایی را در محل سکونت خود به پایان رساند و برای ادامه‌ی تحصیل راهی گرگان شد و دیپلم را در آن شهر اخذ نموده و در سال ۱۳۲۲ بعنوان معلم در مدارس شهر گنبدکاووس به تدریس مشغول شد.

با تأسیس حزب توده ایران در سال ۱۳۲۳ به عضویت این حزب درآمد و در همان سال کمیته حزبی شهر گنبد به ریاست آقای ارازقی کلامی تشکیل و اعضای هیئت مرکزی آن عبارت بودند از: ۱ـ گوکی صوفی ۲ـ حاجی گورگن ۳ـ دکتر گرجی ۴ـ بهرام نیازی ۵ـ ساری گوگلانی ۶ـ نورمحمد عاشورپور ۷ـ آناگلدی برده‌ای با پیوستن گروه های مختلف اجتماعی در ترکمن صحرا به حزب تازه تاسیس توده، جمع وسیعی از معلمان ترکمن نیز به صفوف این حزب پیوستند که این امر حساسیت های ویژه ای در میان مقامات دولتی در منطقه ایجاد کرد و در پی آمد آن در سال ۱۳۲۴ نسبت به تبعید پنج معلم ترکمن تصمیماتی اخذ شد که مورد اعتراض شدید آقایان نورمحمد عاشورپور و رحیم بردی گوگلانی قرار گرفت. آنها مقامات محلی را به اعتصاب گسترده‌ی فرهنگیان منطقه تهدید کردند.

نورمحمد عاشورپور در سال ۱۳۲۴ از بانیان راه اندازی نخستین متینگ عمومی هواداران حزب در شهر گرگان بود که در آن تجمع، احسان طبری و احمد قاسمی سخنرانی کردند. با وخامت فضای سیاسی در سال ۱۳۲۷، نورمحمد عاشورپور به همراه دوستان خود صاپار انصاری، بایرام محمد مدرسی، محمدامان اسلامی، ساری گوگلانی، رجب رحمانی و سرهنگ خطیبی به ترکمنستان مهاجرت کردند. وی در آنجا تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته زبان و ادبیات ترکمن به اتمام رساند و در نتیجه‌ی تحقیقات و مطالعات علمی به درجه ی کاندیدای علوم و ادبیات ترکمنستان نائل گردید و به عنوان مدرس زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه عشق آباد به تدریس پرداخت. بیش از پنجاه سال از عمر خود را به فعالیت های علمی و ادبی اختصاص داد و ده ها کتاب، مقاله و رساله تحریر و به چاپ رساند. بیشترین وقت خود را در حوزه ی ادبیات کلاسیک ترکمن صرف کرد و به نقد و تصحیح و مقابله‌ی دیوان های شاعران کلاسیک، شیدایی، آزادی، سیدناظارسیدی، سیدی خوجا و همچنین نورمحمد عندلیب و مأمد ولی کمینه پرداخت. به نقد، تصحیح و مقابله‌ی دستان « وارقا-گلشا» همت گماشت و آن را به نشر سپرد.

نورمحمد عاشورپور به ادبیات دوره‌ی سلجوقی نیز پرداخته و مقالات و رساله های متعددی در آن زمینه به چاپ رساند.و همچنین در ماهنامه‌ی فرهنگی « اده بییات وه صونغات» مقالات بسیاری به رشته‌ی تحریر درآورد.

در سال ۱۳۵۷ با پیروزی انقلاب اسلامی به همراه دوست خود صاپار انصاری، به قصد سفر به ایران آماده شد و از طریق مسکو با هواپیما ابتدا به یمن دمکراتیک و سپس با مشقات فراوان از راه دریا و سواحل جنوبی ایران به ترکمن صحرا رسید.

نورمحمد عاشور پور و صاپار انصاری کاندیدای اولین دوره‌ی مجلس شورای اسلامی در گنبد شدند و با عدم تایید صلاحیت از رقابت های انتخاباتی بازماندند. آنها در سال ۱۳۵۹ به عضویت کمیته‌ی مرکزی حزب درآمدند و هنگامی که در سال ۱۳۶۰ برای شرکت در جلسات حزبی به تهران رفت، در ترمینال اتوبوس بازداشت و چهارسال در زندان باقی ماند. در سال ۱۳۶۴ از زندان آزاد و در پاییز سال ۱۳۶۶ برای بار دوم به ترکمنستان رفت.

وقتی که عاشورپور در سال ۱۳۵۷ به ایران قدم گذاشت به همراه خود چندین جلد کتاب داشت که از آن جمله «بیرتاخیانئنگ حکایاسی» و « غئزلاردونیاسی» بود . در جلسات و متینگ های منعقده در منطقه از استقرار انقلاب در ایران دفاع و نسبت به تامین عدالت اجتماعی برای ساکنان این مرز و بوم حمایت و علاقمندی بیشتری نشان داد و چندسالی هم که در گنبد کاووس سکونت داشت در خانواده‌ی خویشان خود اقامت داشت زمانی که در ترکمنستان مقیم بود با دختری بنام «تامارا» ازدواج کرد و شوربختا که صاحب هیچ فرزندی نشد.

بعد از مراجعت دوباره به ترکمنستان در آکادمی علوم ترکمنستان مشغول به کار شد و قبل از وفات خود نیز فرهنگ سه جلدی مختومقلی را در عشق آباد به چاپ رساند و اخیرا نیز به همت آقای یوسف قوجق در ایران به نشر رسید. نویسنده ی فرهیخته، دکترای ادبیات و زبان ترکمن، پرفسور نورمحمد عاشورپور قبل از وفات از بینایی چشمانش محروم شد و در دهم مرداد سال ۱۳۸۸ در شهر عشق آباد وفات و برای همیشه در آرامگاه آن شهر آرمید.

یکی از دوستان نزدیک نورمحمد عاشورپور غایب بهلکه است وی در سال ۱۲۹۶ شمسی در روستای آرخ بزرگ در بندرترکمن متولد و در سال ۱۳۳۵ در شهر دوشنبه ی تاجیکستان وفات یافت . غایب بهلکه دوره‌ی ابتدایی را در روستای خود فرا گرفت و دوره‌ی دبیرستان را در شهر گرگان به اتمام رساند و سپس به مدت سه سال در مدرسه ی عالی کرج به تحصیل پرداخت . از سال ۱۳۱۷ بعنوان معلم در مدارس گرگان و منطقه به تدریس مشغول شد و در سال ۱۳۲۴ مدیر دبستان دولتی ۱۵ بهمن کوموش دپه بود.

غایب بهلکه از سال ۱۳۲۴تا۱۳۲۶ بعنوان نماینده‌ی حزب توده در گنبد به فعالیت پرداخت و در سال ۱۳۲۴ در متینگ بزرگ ترکمن ها در گنبد از استقرار انجمن های ایالتی و ولایتی در ترکمن صحرا دفاع کرد.

غایب بهلکه در سال ۱۳۲۵ به همراه احمد قاسمی در شهر گنبدکاووس بازداشت و روانه‌ی زندان قصر در تهران شد. در همان سال نیز دیگر دوستان وی قربان نظر رابطی وقربان تکه (قربان خیاط) نیز در گنبد دستگیر شدند.

یکی دیگر از دوستان نورمحمد عاشورپور، صاپار انصاری است که در سال ۱۲۹۳ شمسی در شهر کوموش دپه به دنیا آمد و در سال ۱۳۱۸ و به همراه ۱۶ نفر از طرف ماموران دولتی رضاشاه بازداشت و روانه ی زندان شد. این زندانیان عبارت بودند از: یوسف مخدومی، آنامراد نوری زاده، صاپار انصاری، ساری گوگلانی و قربان نظر رابطی و …. بودند.

دیگر همراهان نورمحمد عاشورپور ارازمحمد تکه است که هم باغشی و هم نوازنده ی دوتار بود. ارازمحمد برادر کوچک قربان خیاط بود که در سال ۱۹۱۵ میلادی در شهر قزل آروات ترکمنستان بدنیا آمد و در سال ۱۳۳۴-شمسی در سن ۴۱ سالگی، هنگام خواب در حیاط منزلشان از طرف یالقاپ آتابای و به روایتی به سفارش ساواک به قتل رسید. شاعر قربان گلدی آهونبر به یاد وی شعری سروده است:
«پوللی لاری بیر کؤپه‌گه آلمادئنگ
بگینگ غولی، بای نؤکه‌ری بولمادئنگ
خان‌آغا دییپ بنده‌لیگی قئلمادئنگ
اویاد یاردی سنگ دوتارئنگ اووازی
ارازمحمد دی چالیان بوسازی».
دیگر همراهان نورمحمد عاشورپور سروان عبدالرحمن ندیمی از اعضای مخفی سازمان افسران حزب بود که در قیام ۱۳۲۴ افسران خراسان شرکت و بعد از شکست به شهر ایوانف روسیه رفته و در سال ۱۹۷۵ میلادی در آن شهر وفات یافت . بخشی از اعضای سازمان افسری شاخه‌ی خراسان در سال ۱۳۲۴ به تعداد۱۹ افسر، یک سرجوخه و پنج سرباز با دو کامیون ارتشی از شهر مشهد خارج و بعد از گذشتن از بجنورد به شهر مراوه تپه رسیده و آنجا را خلع سلاح می کنند. آنها بعد از آن به روستای صوفیان کلاله آمده و در آنجا مستقر می شوند.
آنها در اولین فرصت با آقای غایب بهلکه نماینده‌ی حزب در گنبد تماس گرفته و به همراه چند تن از فرماندهان افسری به شهر گرگان رفته و با آقای احمد قاسمی به مذاکره می نشینند. احمد قاسمی نظرات مخالف حزب نسبت به حرکت تک روانه ی اعضای شاخه‌ی مشهد را به آنها گوشزد می کند. آنها سپس به همراه تعدادی دیگر از افسران گرگان به گنبد مراجعت و در باغ کشاورزی مستقر می شوند. غایب بهلکه بیشترین تلاش خود را برای انصراف آنها از ادامه‌ی عملیات نظامی بعمل می آورد. در بحبوبه‌ی تلاش اعضای حزب در گنبد نسبت به آرام سازی وقایع نیروهای ژاندرمری مستقر در گنبد با دستور مقامات بالاتر، باغ کشاورزی را محاصره و به سوی افسران مستقر در باغ تیراندازی می کنند که در آن حمله ۷ نفر از جمله علی اکبر اسکندانی فرمانده قیام کنندگان کشته و مابقی با حمایت اعضای حزب و قشون ارتش سرخ مستقر در گنبد، جمع‌آوری و به روستای صوفیان منتقل می شوند. آنها با همکاری کنسول شوروی در گرگان قلیچ قلی اف از ترکمن صحرا خارج و به گیلان و سپس به مرز آذربایجان رفته و در شهر باکو مستقر می شوند. معلم آبا آبایی از اعضای حزب، یکی دیگر از همراهان نورمحمد عاشورپور است که در شهر کوموش دپه به معلمی مدارس مشغول بود وی یکی از بانیان تجمع هنری به مناسبت اجرای نمایشنامه‌ی حزب در سال ۱۳۲۵ در کوموش دپه بود که از ناحیه‌ی ماموران ژاندرمری شهر مورد اصابت گلوله قرار گرفته و کشته می شود و احمد شاملو در رثای وی شعری بنام «از زخم قلب آبایی» را می سراید.
از سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۵ تعدادی از خانها و روحانیون ترکمن صحرا، از طرف نیروهای شوروی مستقر در منطقه بازداشت و به آن سوی مرز منتقل شدند از آن جمله : نفس آخون، محمدملا، خان محمدخان، قولجان ایشان از حصارچه، محمد ایشان از قرناوه، کوچک خان از گلیداغ، و قربان مراد از گنبد بودند و در سال ۱۳۲۴ نیز گوکی صوفی بازداشت و به آن سوی مرز منتقل شد.
در سال ۱۳۲۴ شمسی غایب بهلکه به همراه ولی جان آخون وافی و دیگر ریش سفیدان منطقه به شهر گرگان رفته و با نماینده حزب احمد قاسمی ملاقات و تقاضای تمهیداتی نسبت به اعطای انجمن های ایالتی و ولایتی در منطقه شدند.

«عبدالعظیم ممی زاده»

تصاویری از ۱۳۲- مین نشست جمعیت فرهنگی هنری مختومقلی کلاله

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید

خروج از نسخه موبایل