کارنامه مردم شناسی و قوم شناسی ، فرش ترکمن و نقوش آن
فرش و صنایع دستی ترکمن از سابقه و قدمتی طولانی بر خوردارند. بواسطه شرایط و رویکردهای اجتماعی و گاه در راستای درگیری های درون اقوام و همچنین در بسیاری از اوقات به علت مهاجرت ها و جابجایی ها فرش ترکمن مورد بررسی و مطالعه قرار نگرفته اند . از این روی دامنه عرضه آنها تنها مختص به قسمتی از منطقه بوده است .
آرام آرام با خودنمایی فرش بخارا که به عقیده بسیاری از صاحب نظران همان فرش ترکمن بوده است به همراه دیگر فرش های اقوام ترک ، شهرت آنها از مرز ترکستان گذشت . این مهم ابتدا با حضور روس ها درمنطقه توسط محققین روسی و کم و بیش پژوهشگران ایرانی که نسبت به واردات فرش ترکمن در بازارهای ایران توجه نشان می دادند و نیز نویسندگان و محققین ترک های عثمانی شناسایی و به بازارهای اروپایی عرضه شدند.
تا سال 1850میلادی فرش و صنایع دستی ترکمن به طور جدی و با نگاه علمی و هنری مورد مطالعه و بررسی قرار نگرفته بودند ، تا اینکه با باز شدن پای نمایندگان تجاری و سفیران و سفرنامه نویسان به منطقه آسیای میانه ، گزارش ها و بررسی های علمی و هنری و مردم شناسی یا قوم شناسی نشر یافتند و صادرات فرش ترکمن نیز رونق گرفت ، بدین سان باعث گردید زبان خاموش تاریخ اقوام ترکمن که به عبارتی در تار وپوط نقوش فرش نهفته بود به صدا در آوردند و نتیجه آن شد که فرش ترکمن با نام ترکمن در جهان شهره گشت و عنوان کالایی ارزنده در صادرات از جایگاه خاصی بر خوردار گردید و این نبود مگر با تجزیه و تحلیل و بررسی و مطالعه نقوش فرش ترکمن با دیگر نقوش های همسو در اقوام ترکمن.
تنوع و گوناگونی انواع فرش های قدیم و معاصر ترکمنی را می شود در موزه مردم شناسی و اقوام شناسی هامبورگ/1 در آلمان مشاهده نمود .دراین موزه مجموعه ای از بررسی ها و گزارش ها و نشریاتی که حاصل تحقیقات و پژوهش های نویسندگان می باشد را در کنار دیگر صنایع دستی ترکمنی نگهداری می کنند . این موزه به منظور اطلاع رسانی بیشتر و جلب توجه علاقمندان به اهمیت فرش ترکمن ، به ویژه نقوش آنها به لحاظ مردم شناسی در سال 1970 میلادی با کمک کارشناسان و صاحب نظران از جمله صادر کننده و محقق معروف فرش ترکمن بنام سیاوش آزادی /2 اقدام به چاپ و نشر کتابی در مورد فرش ترکمن نمود .” فرش ترکمن درمیان انواع فرش ها از جایگاه خاصی برخوردار است . هراندازه که به آن به چشم یک کالای ارزشمند جهت نگهداری و جمع آوری اهمیت قائل می شویم ، به همان اندازه نیز به عنوان یک کالای مردم شناسی از اهمیت زیادی برخورداراست . فرش های ترکمن به عنوان یک کار عشایری از قدمت زیادی بر خوردارند و بسیاری از نقوش و طرح های آنها خود دلیل گویایی بر این امر می باشند .
روس ها اولین کسانی بودند که برای شناسایی فرش ترکمن گام بر داشته اند . آ . آ بوگولوف (1908م)/3 اولین نوشتار ویژه خویش را دراین رابطه به تحریر در آورد . پس از وی شرق شناسان علاقمند به هنر وجامعه شناسان و محققینی مثل ، سمو نف ( 1911) فولکر سام (1914) – اف ، گوگل ( 1927) – اس ، دوبین (1928)//4– آ ، پوناماروف (1931)/5 و موشکوا (1966)/6 ودیگران دراین راستا اقدام نمودند .
نخستین کتاب ویژه در سرزمینهای آنگلوساکسون ها را اج ، کلارک (1922)/7 با استفاده از نسخه های یاد داشت گونه مربوط به سال 1921 نوشت . در سال 1940 آ ، ب ، تاچر/8 در ارتباط با فرش ترکمن و مواد به کار رفته در آن را به نگارش در آورد . درسال 1966 سی ، دی، راید/9 کاتولوگهایی از انواع فرش ترکمن را برای موزه ای در ایالات متحده آمریکا تهیه کرد . نخستین کتاب بار اول درسال 1968توسط ، آ ، میلهوفر/10 و در 1969 اولریخ شورمان به زبان آلمانی انتشار یافت .
در کارهای جدید سعی بر این بوده که نقوش و طرح های ترکمن را به نوعی با مینیاتور عهد تیموریان مقایسه نمایند و ارتباط بین آنها را با یکدیگر بازیابی کنند . مقایسه ای دیگر را می توان در فرش های دوره سلجوقیان در سرزمین آناتولی با توجه به شناختی که از آنها داریم ، جستجو کرد . سلجوقیان که از قبایل ترکمن بشمار می رفتند در قرن یازدهم میلادی به سوی مناطق غرب پراکنده شدند . با یک چنین تفحص وتحقیقاتی امکان پی گیری تاریخی برای شناخت جزئیات و میزان قدرت و استحکام قبایل با توجه به فرش های آنان وجود دارد . با وجود این به لحاظ هنری و زیبایی ، فرش ترکمن اگر چه همواره مد نظر بوده . ولی به عنوان کالای نمادین در منطقه انتخابی نخست نبوده است . از این روی به صورت قطعه ای ارزشمند در بازار تجاری به توفیق نرسیده است . عموماً فرش های عشایری و فرش های ترکمن به خاطر خصوصیات ویژه ، زیبایی نقوش آن معامله می شدند تا پیرامون مجموعه ای از ارزش های هنری آن مورد مطالعه قرار گیرند . .مسئله اصلی در این بود که برای کلوکسیونرهای غربی نقوش وعلائم ، دارای اهمیت بودند ، تا بدینوسیله به نقوش اصلی ترکمن پی برده باشند .
بر اساس تئوری ارائه شده توسط موشکوا ، جایگزینی نقوش سنتی در فرش ترکمن به جهت موقعیت مردم شناسی آنها باید و می تواند بیش از اینها مورد تحقیق قرار گیرند . پس از تئوری موشکوا در زمینه مکان های اجتماعی و نقوش منطقه ای فرش های ترکمن سئوالات زیادی مطرح شدند که می بایستی به بحث گذارده می شدند تا بدین ترتیب بسیاری از مسائل معلوم می گشتند . اما هنوز بسیاری از سئوالات بدون پاسخ مانده بودند . از این رو برای شناخت بیشتر از تاریخ پیدایی و اهمیت حضور اجتماعی آنها در منطقه ونیز ساختمان بندی قبایل ترکمن کار شد تا اثرات نفوذ هریک از قبایل در نقوش اصلی فرش ترکمن مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرند . اگر چه امکان به گرافیک کشیدن همه نقوش میسر نگردید ولی سعی براین بوده که نقش هایی که از شرایط ویژه اجتماعی بر خوردارند مورد بحث و گفتگو قرار گیرند . همه نقوش اصلی به کار گرفته شده در فرش های مورد نظر مجدداً به تصویر کشیده شدند تا امکان بررسی جزء به جزء آنها فراهم آید . لازم به یاد آوری است که کلیه این نقوش اصلی هر یک با رنگ های مخصوص به خود آورده شده اند . مسئله تاریخ گذاری درچنین مواردی باید با پرس وجو و گفتگو صورت گیرند ، بنا براین می توان گفت بسیاری از این دست کارها هنوز در آغاز راه هستند . دانستن مکان و جابجایی مردمی ومنطقه ای جهت زمان بندی و تاریخ گذاری فرش ترکمن حتماً لازم وضروری است از سویی این امر با توجه به بازسازی نظام قبیله ای وسیله خود فرش ها قابل پیگری هستند .
اینکه ما فرش ترکمن را تا قبل از تاریخ 1850 میلادی را دردست نداریم به این علت است که حفظ ونگهداری نشده اند و یا امکان نگهداری نبوده است . یکی از دلایل خاص نیز در دست نبودن اطلاعات مکفی ، نه تنها درارتباط با فرش بلکه به تحریر در نیامدن مطالب از جانب نویسندگان غیر متعهد آن دوره بوده است . تجربه ارتباط [فرش ترکمن] با فرش ” پازیریک “/11 با اطمینان کنار گذارده شد . همچنین این نظریه که فرش ترکمن درپی تاخت وتازها ، به صورتی ناقص به ثبت رسیده اند قوت گرفت زیرا هیچگونه ارتباطی به لحاظ تاریخی میان ترکمن ها (اوغوزها) و سکاها و یا ایرانیان دوره هخامنشی وجود ندارد . بر اساس گزارشات مارکو/12پیرامون فرش ترکمن کمتر می توان به اطلاعاتی دست یافت زیرا با آگاهی های محدود و چند سطری از فرش ترکمن همینطور از کارهای ارامنه درمنطقه آسیای صغیر، امکان بیرون کشیدن اطلاعات نبود . اطلاعات آورده شده مارکو پولو پیرامون فرش آناتولی بایستی به عنوان موضوعی جداگانه و مستقل مورد نقد وبررسی قرار گیرند . وقتی به لحاظ تکنیکی جزئیات مورد تجزیه وتحلیل قرار می گیرند ، نمی شود گفت که ارزش شناختی آنها (فرش ترکمن) تعیین شده اند . در این رابطه اغلب نتایج حاصله و تجربیات بدست آمده کم هستند و اگر این امر پیگیری می گردد بدین سبب است که چنین می اندیشند ، ارزش شناختی آنها درآینده بدست خواهد آمد . آوردن اسامی اصیل و سنتی مشرق زمین به سادگی و اعلام آنها بطور یکسان ممکن نبود . باید درنظر داشت که اسامی ترکی ، فارسی وعربی برای علائم و صداهای به صورت نوشتاری متفاوت هستند . در منابع فرهنگی وادبیات آلمانی نیز از سبک نوشتاری خود استفاده می کنند . متاسفانه همین امر موجب بروز اشتباهاتی می گردند . و بایستی در جستجوی روشی صحیح در جهت ارتباط فرش و علائم معانی آنها در زندگی ترکمن مورد توجه قرار گیرد.. کارها در هرحال گویا ، رسا و بدون اشتباه نخواهند بود و این یعنی آغاز راه . در راستای شناخت صحیح و ارتباط آن در زندگی ترکمن ها /13
تألیف و ترجمه : نظر محمد (هوشنگ) گل محمدی
بندر ترکمن مرداد ماه 1401
منابع :
1- موزه مردم شناسی هامبورگ موزه قومشناسی هامبورگ با افتتاح در سال ۱۸۷۹، یکی از بزرگترین موزههای قومشناسی در اروپا بهشمار میرود. مجموعه موزه شامل بیش از ۳۵۰ هزار اثر از انواع صنایع دستی، مدارک و اسناد مرتبط با مردمشناسی میش. موزه قومشناسی هامبورگ با افتتاح در سال ۱۸۷۹، یکی از بزرگترین موزههای قومشناسی در اروپا بهشمار می رود.
2- نویسنده و محقق ایرانی که در زمینه فرش ترکمن اطلاعات لازم را بر گرفته از منابع روسی و ایرانی در جهت تالیف و چاپ کتاب فرش ترکمن به موزه مردم شناسی ارائه نموده است . این نویسنده یاد داشت هایی در زمینه فرش ترکمن و دانش فرش شناسی در اروپا را نیز در ایران به چاپ رسانده است .
3- فرش آسیای میانه ، آ آ بوگولوف – ترجمه آلمانی 1910در لایپزیک
4- فرش در آسیای مرکزی ، اس دودین ، موزه شورنیک – مسکو
5- فرش چگونه بافته می شود ، نقوش ترکمنی ، آ پاناماروف عشق آباد 1931
6- گُل در فرش های ترکمن ، موشکوا ، جلد 3 ، آرشیو مردم شناسی وین 1948
7- فرش بخارا ، ترکمن و افغانستان ” ه ، کلارک لندن 1922 _ و فرش ترکمن جلد 6 ص .81 سال 1921
8- فرش ترکمن “آ.ب.تاچر ” نیویورک 1940
9- فرش ترکمن “ریید سی . دی ” نمایش از انواع کاتولوک ، موزه دانشگاه هاروارد ، 1966
10- گُول در فرش های ترکمن “س.آ. میلهوفر” هانور آلمان 1968
11- در سالهای ۱۳۲۶ تا ۱۳۲۸ خورشیدی (۱۹۴۹–۱۹۴۷) توسط سرگی رودنکو، باستانشناس روسی در دره پازیریک واقع در ابتدای رشتهکوههای آلتای در محدوده کشور روسیه، در کنار اشیاء باستانی در گور یخزده یکی از فرمانروایان سکایی کشف شد.. نقشهایی که در آن دیده میشود شامل تصویر سوارکاران، آهوهای در حال چرا کردن و جانوران افسانهای با سر عقاب و بدن شیر است و حاشیهای گلدار دارد. کاشف این قالیچه، پس از بررسی ساختار فرش و نگارههای آن متوجه شباهت زیاد نقشمایههای این فرش با نقش برجستههای تخت جمشید شد؛ [بیشتر پژوهشگران این قالی را از دستبافتهای پارتها یا مادها میدانند.] برخی از پژوهشگران پازیریک را به مادها و پارتها نسبت میدهند و نظریههای متفاوتی در رابطه با تاریخ دقیق فرش صادر میکنند اما هنوز هم این که پازیریک متعلق به سکاییها بودهاست صحت بیشتری دارد. این فرش در حال حاضر در موزه ی آرمیتاژ روسیه نگهداری می گردد
12- خلق ترکمن در واحه خوارزم در آسیا “گ. ا . مارکو ” لندن 1953_ و ، اقتصاد ترکمن قبل از مهاجرت به واحه های آسیای میانه در قرن 18 و 19 – برلین 1958 ( مارکوپولو: دوبرادر ازاهالی ونیز ایتالیا بنام پولو از طریق آسیای صغیر و ایران به چین سفرکردند پولوها مدتی در پکینگ اقامت کردند وسپس به اروپا بازگشتند .یکی از آن دوبرادر مجددا باپسر کوچک خود مارکو به چین رفت .مارکو مدتی در چین وجزایر جنوب شرقی آسیا سیاحت کرد وپس از بازگشت به وطن سفرنامه ای بنام ” عجایب” نوشت )
13- Turkmenische Tepische und ethnografische bedeutng ihrer Ornamente Hamburg , Museum 1970