بسم الله الرحمن الرحیم
وَ عِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یمْشُونَ عَلَی الأرْضِ هَوْنًا وَ إِذَاخَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلامًا(سوره فرقان،آیه 63)
طی روزهای گذشته مطالعه نامه یکی از روحانیون اهل سنت به رهبر انقلاب با موضوع دغدغه های ۴۲ ساله اهل سنت ایران که نقل محافل خبری شده و دست آویزی برای دشمنان و معاندین فراهم کرد نظر اینجانب را به خود جلب و جهت رفع برخی مجهولات نکاتی کوتاه را به استحضار مردم ترکمن صحرا و نگارنده نامه می رسانم؛
در مورد مطالبات به حق اهل سنت حرف و سخن بسیار و بنده نیز بسیار علاقمند به پیگیری و به انجام رسیدن این خواسته ها (صدالبته از راه های درست و اصولی) می باشم ولی نکاتی در این نامه برای اینجانب عجیب و شائبه انگیز است، در مورد غیورمردان و شیرزنان مرزنشین که سالیان متمادی وظیفه مرزبانی از حد و حدود کشور عزیزمان را بر دوش می کشند نقد و شکی نیست ولی اینکه در صیانت از این مملکت از تمام نقاط آن شهدای بسیاری تقدیم شده است نیز نباید تردیدی داشت و منت گذاردن بر پیکره نظام و حاکمیت با بیان شهید دادن و … راهکاری نامناسب جهت مطالبه گری خواسته ها و مطالبات اهل سنت است مگر قم، تهران، اصفهان، اراک و دیگر مناطق کشور در این سال ها کم شهید جهت پاسداری از کشور داده اند؟
به دلایل مختلفی چون تحریم های ظالمانه، سوءاستفاده برخی مدیران و ناکارآمدی برخی مسئولین بسیاری از نقاط کشور دچار کمبود و معضلات البته متناسب با شرایط اقلیمی و فرهنگی خاص هر منطقه هستند ولی اینکه بگوئیم مشکلات و کمبودها مختص مناطق سنی نشین است هم اجحاف در حق حاکمیت و هم ناشکری به درگاه خداوند است (نگاهی ساده و بی غرض به قبل و بعد انقلاب اسلامی بیانگر بسیاری از تفاوت ها و نشان دهنده بسیاری از توسعه و پیشرفت های این مناطق نسبت به زمان پهلوی ملعون است)، مگر نقاط غیرسنی نشین مشکلات و معضلات ندارند؟
استفاده از نخبگان اهل سنت در مناصب سیاسی خواست به حق تمام سنی مذهبان ایران اسلامی است که در برخی موارد چون عدم انتصاب وزیر از اهل سنت نقد وارد است، اما نباید انتخاب نمایندگان مجلس، سفیر،معاونین استاندار، مدیران کل، فرمانداران ، روئسای ادارات و شهرداران از اهل سنت را نادیده گرفته شود.
در بخشی از نامه مورد بحث اشاره ای به نامه نگاری به رهبر انقلاب در سال 96 و دریافت پاسخ از ایشان شده است که بیان داشته اند “…. شاید بهخاطر آنکه رسماً ابلاغ نشده و یا اینکه صوری تلقی شده است”، باید گفت زمانی که معاون اول رئیس جمهور به این نامه در سخنان خود اشاره داشته اند(9دی ماه 1399در جلسه با اعضای فراکسیون اهل سنت مجلس) نشان از ابلاغ آن به مسئولین اجرائی کشور دارد حال که این مسئله جامه عمل پوشانیده نشده باید علت را از جای دیگر جویا شد نه آنکه با کنایه زدن با عنوان صوری تلقی شدن در صدد تضعیف جایگاه و نقش رهبری در مناسبات کشور شوید.
در مورد شورای برنامه ریزی مدارس علوم دینی اهل سنت که بسیاری از علمای بزرگ اهل سنت سراسر کشور مانند الحاج قربان آخوند اونق امام جمعه بندرترکمن، شیخ خلیل افر رئیس شورای افتاء اهلسنت استان بوشهر، مولوی عبدالرحمن سربازی امام جمعه چابهار، ماموستا قادری امام جمعه پاوه، مولوی شرفالدین جامی امام جمعه تربتجام، شیخ محمد عزیز حنیفی امام جمعه فیشور و بسیاری دیگر از روحانیون بزرگوار اهل سنت اعضای این شورا را تشکیل داده و به نظر میرسد بخش عمده ای از مناسبات مدارس اهل سنت با نظر این روحانیون برنامه ریزی شده و طرح این مسائل به معنای نادیده انگاری و تضعیف جایگاه مردمی این روحانیون شود. نکته دیگری که در خصوص این شورا مد نظر نگارنده قرار نگرفت خدماتی است که از سوی این نهاد در اختیار طلاب و روحانیون قرار می گیرد از موضوع حفظ شأن طلاب در موضوع سربازی تا بیمه تکمیلی و مقرری ماهیانه و …
در انتها انتظار از نویسنده نامه آن است که با وجود حضور علما و روحانیون بزرگی در منطقه ترکمن صحرا یا سایر نقاط رهبری اهل سنت را از چه راهی یا از طریق چه نهادی به خود منتسب دانسته که خود را زبان گویای اهل سنت دانسته و مطالبات اهل سنت را پیگیری و شورایی که آن عزیزان در آن عضویت دارند را بسان نهادی مقرض به مذهب اهل سنت دانسته اند؟ بنده به عنوان عضو کوچکی از جوانان نخبه اهل سنت ترکمن با وجود حضور علماء به نام در منطقه ترکمن صحرا ایشان را نماینده خود نمی دانم و ترجیح می دهم مطالبات قانونی اهل سنت از مسیر درست پیگیری گردد نه با شیوه های غیر معمول و فضا سازی رسانه ای.
بهرام جرجانی، دانشجوی مقطع دکتری رفتار حرکتی، فعال سیاسی و اجتماعی