به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی دانشجویان ترکمن، عطا عیدمحمدی بسکتبالیست و مربی ارزنده تیم ملی ایران روز سه شنبه هفتم آذر ماه در اثر بیماری درگذشت.
دلنوشته های دوستداران مرحوم عطا عیدمحمدی در ذیل می خوانید:
========
مرد بزرگ ورزش گنبد از بین ما رفت
امروز ترکمن صحرا بزرگ مرد دیگری را از دست داد آری عطا دادا عیدمحمدی مردی از جنس بسکتبال با قامت کشیده از بین ما رفت. او متولد۱۳۴۰ از کمش تپه بود.وی دیپلم خود را از دبیرستان گنبد گرفت و در دانشکده علوم ورزش تهران با مدرک کارشناسی فارغ التحصیل می شود از سال ۱۳۵۴ تا ۱۳۶۱ به مدت ۷ سال عضو تیم ملی بسکتبال ایران می شود و از سالهای ۱۳۶۷ به مدت ۴ سال بعنوان مربی تیم ملی امید و بزرگسالان فعالیت می کند . عطا دادا حدود ۴ سال سرمربی تیم شهرداری گرگان میشود که در سال ۷۹ با این تیم مقام سوم سوپر لیگ کشور میشود وی با تیم های نوجوانان ، جوانان و بزرگسالان مازندران چندین بار قهرمان کشور می شود و تیم گنبد را از زیر گروه تا سوپر لیگ کشور می برد بعدها مدیریت ورزش گنبد برای او مثل نوری آزمون سالنی برای تمرین نوجوانان گنبدی نمیدهد تا وی برای آموزش ورزشکاران به کلاله برود شاید عطا دادا همان روزها که دستش را از بسکتبال گنبد قطع کردند از بین ما رفته بود ، ولی حالا همه میدانیم یک بزرگ مردی دیگر از دل ترکمن صحرا در بین ما نیست .روحت شاد اسطوره بسکتبال ترکمن صحرا
حاجی قربان طریک
================
بیاد عطا عیدمحمدی. ورزشکاری در سطح ملّی ولی از جنس مردم
? نوشتهای از: آنادردی عنصری
در بیمارستان روز پنجشنبه ۲\۹\۹۶ در گرگان بودم که با خبر شدم عطا عیدمحمدی دوست صمیمیام با حال عمومی بسیار بد دز بخش icu بیمارستان بستری شده است.
برغم اطلاع از سابقهی بیماری وی در چند ماههی اخیر، ولی از شنیدن « حال عمومی بسیار بد » او شوکه شدم. چطور ممکن است؟. اوکه تا همین چند روز پیش بعد از یکدوره بیماری و تحتنظر بودن در بیمارستان با حال عمومی بظاهر مساعد به زندگی برگشته بود. شده بود همان عطای خوشخلق و سرزنده و اهل بگو و بخند. باور اینکه با وضعیت بحرانی به بیمارستان آمده است برایم سخت بود. شبانه حرکت کردم و به گنبد رسیدم. صبح جمعه به دیدناش رفتم. آهنین دوستام، عطای پُر صلابت در بخش icu روی تخت دراز کشیده بود. با سطح هوشیاری پایین و نگاهی بیفروغ و مات. مرا نشناخت، دخترش را نیز. که در کنارم با چشمانی اشکبار به نظارهاش ایستاده بود. حقیقتی تلخ و سنگین بر سرم آوار شد. کهن دوستم عطا. عطای بذلهگو، عطای سرشار از عطوفت دارد از دست میرود. سیر نگاهاش کردم. پیشانی سردش را نوازش کردم و در گوشاش نجوا کردم: آهنین مرد! برخیز، همه متتظراند که برگردی به خانهات، برگردی به جمع دوستانت. همه منتظر گرمی وجودت هستند… اما نگاهاش دیگر سویی نداشت، گرمایی نداشت. انگار بی خبر از من چشم به لایتناهی داشت، نگاهی خیره و منجمد. اما نگران… هر روز متوجه تغییرات ظاهریاش بودم، با پزشک معالج صحبت کردم، امید چندانی نمیداد. حالاش ساعت به ساعت بدتر میشد. علائم حیاتی ضعیفتر و عوارض تشدید بیماری در جسماش نمایانتر.
عطای آهنین شش روز تمام با قضای مرگمحتوم چنگ در چنگ آویخت، تن به تسلیم نداد. اما سرانجام پیش از ظهر روز سهشنبه ۷\۹\۹۶ کابوس چند روزه تبدیل به واقعیت شد. خبر بظاهر خیلی ساده بود، مرکب از سه کلمه « بیمار تمام کرد ». عطا از دست رفته بود. دیگر در کنار ما نبود. تن چنارگونهاش، زخمی و دردکشیده و سرد روی تخت آهنین دراز به دراز افتاده بود. هیچ حسی نداشت. براستی چگونه باید باور میکردم که او دیگر در کنار ما و در جمع ما نمیتواند باشد.
باید به دنبال تدارکات میرفتم و گوشهای از کار امور کفن و دفن را میگرفتم.
==================
⚫️ برای استاد …در رثای مرحوم استاد عطا عید محمدی پیشکسوت بسکتبال ایران
✍️یادداشتی از امین میرشاهی
▪️در زندگی همه ی انسانها و در مقاطع و زمانهای مختلف افرادی وجود دارند که حکم راهنما، معلم و استاد را دارند…دستت را می گیرند و دست گیرت می شوند تا به مدد همتشان بلند شوی و سری شوی میان سرها…
▪️استاد عطا عیدمحمدی نیز از اینان بود…مربی معلم و استاد نه تنها در ورزش بل در حیطه ی اخلاق هم … آنگونه که در پس سالهای بسیار به زعم نیش و کنایه های فراوان با صبوری و بزرگ منشی همواره اخلاق را سرلوحه کار خود قرار داد…تا به شاگردانش چگونه زیستن را هم بیاموزد.
▪️مکتب عید محمدی پر بود از شاگرد اول ها ….از بین تربیت شدگان در مکتب ایشان می توان از دکتر مهران حاتمی مربی کنونی تیم ملی ..مصطفی هاشمی مربی مهرام..دکتر مهران شاهین طبع مربی پتروشیمی…دکتر سهراب کیهانی پزشک برجسته و از مفاخر جامعه ی پزشکی…دکتر مرگن حاج قایشی دکترای فیزیک کوانتوم و استاد دانشگاه در آمریکا و کانادا…مهندس اسحاق عبدالله زاده استاد دانشگاه و رئیس کنونی هیئت بسکتبال گنبد..مهندس امین میرشاهی مربی سابق تیمهای ملی نوجوانان و جوانان ایران و مدیر مجتمع اقتصادی کمیته امداد شرق کشور …مهندس مرتضی قاسمی، دکتر رامین رضایی، وحمید کلاه سنگیانی و ……چندین چند نمونه از این نسل اشاره نمود.
▪️ اما دریغ و صد افسوس که زمان می گذرد و زمانه نیز و تا چشم باز می کنی همان دریغ و حسرت همیشگی که چه زود دیر میشود..او امروز سرانجام پس از سالها تلاش ایستاد ،دستی تکان داد و لبخندی زد و رفت و انگار همین دیروز بود که صدای سوتها و فریادهای با انرژیش سالن خانه بسکتبال گنبد را طنین انداز میکرد و خیل شاگردانش را پرورش میداد.
یادش گرامی باد .