خانهگزارشخديجه پقه ، شيرزن تركمن؛ قاليبافی، سوزن دوزی و خياطی با يک...

خدیجه پقه ، شیرزن ترکمن؛ قالیبافی، سوزن دوزی و خیاطی با یک دست

راه انداختن بساط تاب بازی برای کودکان با استفاده از طناب و شاخه محکم یک درخت بخش ثابت جشن های ترکمن هاست. آن روز اما جشن عید قربان ترکمن ها در روستای «کرد آق قلا» به عزا تبدیل شد. خدیجه 7 ساله در تاب خوردن زیاده روی کرد، طناب دور دستش پیچید و بعد از یک دور چرخیدن بین زمین و آسمان، دست چپ دخترک از آرنج قطع شد.

در حالی که همگان برای آینده دخترک تاسف می خوردند، «خدیجه پقه» همان روز در بیمارستان مادرش را دلداری می داد و می گفت: «غصه قطع دستم را نخور، خواهی دید که بدون این دست هم بهتر از بقیه زندگی می کنم»!

خدیجه 7 ساله پس از مرخصی از بیمارستان و بهبود نسبی حالش، پای دار قالی و چرخ خیاطی نشست و به مرور همه فوت و فن های آن را آموخت. از همان دوران برای خودش درآمد مستقل داشت و به معیشت خانواده اش کمک می کرد؛ در عین حال در کشاورزی هم عصای دست پدرش بود.

«خدیجه پقه» با وجود نقص عضو به آسانی ازدواج کرد. خودش می گوید: «چرا فکر می کنید برای ازدواج با مشکل رو به رو بودم؟ من به همه ثابت کرده بودم که با وجود نقص عضو از دیگران موثرترم. شوهرم به من گفت تو با وجود نقص عضو خیلی بیشتر از بقیه خانم ها فعالیت می کنی. اصلا به همین خاطر من را انتخاب کرد!»

خانم پقه 6 فرزند دارد و به قول خودش یک دستی همه شان را به بهترین شکل بزرگ کرده است.

«خدیجه پقه» در 61 سالگی همچنان مشغول بافتن فرش، گلیم، جاجیم و … است و دست از کار و تولید نکشیده است. او در سوزن دوزی نیز تبحر دارد. خانم پقه سال هاست که «فرش های دست و پا باف»ش را در بازار می فروشد و درآمد مناسبی از این راه بدست می آورد. دختران او نیز در کنار ادامه تحصیل در مقاطع عالی، کار قالیبافی و خیاطی را به صورت جدی دنبال می کنند.

خانم پقه معتقد است کار کردن احساس جوانی و باور توانایی را در وجودش جاری می کند. خودش می گوید: «انسان سالم که تکلیفش معلوم است، حتی انسان های معلول هم نباید بی کار باشند. کار روحیه آدم را می سازد و نمی گذارد جسم و روح بیمار شود.»

او می افزاید: «تا زنده هستم کار می کنم. کسانی که تنبلی می کنند و برای کار نکردن بهانه می تراشند، خودشان را نابود می کنند و خیلی زود پیر و افسرده می شوند. من با وجود قطع دست هیچگاه احساس نکردم از بقیه ضعیف تر هستم».

خانم پقه در ششمین دهه زندگی اش همچنان با علاقه در کنار شوهرش کشاورزی می کند. آن ها 6 هکتار زمین کشاورزی دارند و گندم و جو کشت می کنند.

او هرازگاهی پای درختی که آن روز شاهد قطع شدن دستش بود، حاضر می شود و به آن لبخند می زند.

هیچ وقت انتظار کمک از کسی نداشتم

خانم پقه می گوید: هیچ موقع از پدرو مادرم انتظار کمک نداشته و در تمام زندگی به تلاش خودم متکی بوده است؛ با اشاره به خانه ای که در آن زندگی می کند توضیح می دهد: من تمام این خانه و هزینه تحصیلات فرزندانم در دانشگاه را از طریق قالی بافی و نمدمالی پرداخت کرده ام.

از خدیجه آمار فرزندانش را می گیرم، توضیح می دهد: سه دختر و سه پسر دارم که سه تای آن ها ازدواج کرده اند، مکثی می کند و ادامه می دهد یکی از علت هایی که تمایل داشتم فرزندان زیادی داشته باشم این بود که در زمان پیری عصای دستم شوند و از طرفی دیگر نمی خواستم مردم بگویند چون خدیجه یک دست نداشت نتوانست فرزند بیشتری بیاورد و طی این سال ها در کنار دامداری و قالی بافی با همین یک دست فرزندانم را بزرگ کرده ام.

خانم پقه در رابطه با همسر مرحومش، حاج محمد می گوید: در سن ۱۸ سالگی با پسر عمویم ازدواج کردم، او خیلی مهربان بود و با این موضوع که من یک دست ندارم هم مشکلی نداشت و خودش به خانواده اش اعلام کرد که می خواهد با من ازدواج کند چراکه من از سایر دختران هم سن و سالم که دو دوست سالم داشتند فعال تر و هنرمند تر بودم. ( متاسفانه همسر ایشان سال گذشته دار فانی را وداع گفتند.)

خدیجه در کارگاهش علاوه بر نمدمالی گلیم و قالیجه هم می بافد که البته چندین بافنده او را در این کار همراهی می کنند اما در نمدمالی تمام اعضای خانواده اش پای کار هستند و با عشق و علاقه راه مادرشان را ادامه می دهند.

خدیجه بیان می کند: طی این ۵۴ سال سه بار دست مصنوعی اش را عوض کرده و آخرین آن سال گذشته بوده است، البته گلایه هایی هم از دست مصنوعی اش دارد که موجب زخم شدن بازویش شده است.

ازخدیجه می پرسم اگر در سن هفت سالگی آن اتفاق برایت رخ نمی داد آیا باز هم به سراغ یادگیری صنایع دستی می رفتی، می گوید نه اگر سالم بودم و دو دست داشتم من هم هیچ وقت به این سمت نمی آمدم و مانند سایرهم سن و سالانم در آن زمان بی هنر می ماندم، البته بابت این موضوع هیچ وقت پیش خدا گلایه ای نکردم و همواره شکرگزارش بودم که اگر روزی دست مرا گرفت اما به جایش به من توانایی داد و او را بابت تمام نعمت هایش شکرگزارم.

خانم پقه در کنار کارگاه قالی بافی و نمدمالی خود یک فروشگاه فروش صنایع دستی ترکمن هم دارد و دست آفریده های قوم ترکمن را در این فروشگاه به مسافران و علاقه مندان عرضه می کند.

خدیجه پقه نماد تحقق یافته واژه خواستن توانستن است و زندگی این بانوی هنرمند به تمام کسانی که از شرایط موجود خود گلایه دارند نشان می دهد در سخت ترین شرایط ها هم می توان دوام آورد به شرطی که بخواهیم.

 

منبع: خبرگزاری مهر

خروج از نسخه موبایل