جمعه, دی ۷, ۱۴۰۳
spot_img
خانهاجتماعیمصاحبه با زوج ترکمن نیکوکار از گنبدکاووس

مصاحبه با زوج ترکمن نیکوکار از گنبدکاووس

مصاحبه با زوج ترکمن نیکوکار از گنبدکاووس

آقای «آنه‌محمد آقپور» و همسرش خانم «شهلا ملک‌پور» طی سال‌های اخیر میلیاردها تومان صرف کار خیر کرده‌اند. تهیه جهیزیه برای چند صد دختر و ساخت بیمارستان، مدرسه و مراکز درمانی ازجمله کارهای این زوج خَیِر است. کافی است چرخی در اینترنت بزنید و نام‌شان را در گوگل سرچ کنید تا از اقدامات عام‌المنفعه‌ای که تا به حال انجام داده‌اند، مطلع شوید. این زوج اهل سنت که اصالتا اهل گنبدکاووس هستند سال‌هاست که به اشکال مختلف نیازهای مردم منطقه را رفع می‌کنند. گاهی بیمارستان می‌سازند و گاهی مدرسه. یک روز به هنگام زلزله ورزقان به سمت مردم آسیب‌دیده می‌دوند و یک روز در سیل گلستان برای کمک به مردم سیل‌زده آستین‌هایشان را بالا می‌زنند. در همین راستا مصاحبه آقای «آنه‌محمد آقپور» با نشریه صبح نو را در ذیل می خوانید:

 

هر کسی که به حجم و اندازه کمک‌های شما نگاه می‌کند، نخستین سوالی که به ذهنش خطور می‌کند این است که شغل شما چیست و منبع درآمدتان از کجاست؟

شغل من کشاورزی است. پدربزرگم از خیرین نامدار شهرستان گنبدکاووس و پدرم یکی از بزرگان این شهر بوده است که کارهای خیریه بزرگی انجام داده است. به همین دلیل مشارکت در امور خیریه در خانواده ما به یک سنت تبدیل شده است. به‌دنبال همین موضوع ما هم کارهای خیریه زیادی را انجام می‌دهیم، من جزئی از هیات مدیره خیرین مدرسه‌ساز و  هیات مدیریه خیرین سلامت گنبدکاووس هستم و همچنین در سمت مشاور دبیر هلال احمر هم فعالیت می‌کنم. من هم مانند پدرم کشاورزم و نه کارخانه‌دار؛ اما خیلی مواقع می‌شنوم که گفته می‌شود این هزینه‌ها شبهه دارند اما ترجیح می‌دهم که فقط شنونده باشم و درباره آن‌ها چیزی نگویم.

مهم‌ترین اقداماتی که تاکنون انجام داده‌اید، چه بوده است؟

از جمله کارهایی که انجام دادیم، می‌توان به ساخت خانه‌های بهداشت در شهرهای خادم‌آباد و یوسف‌آباد و کارگران اشاره کرد. البته این اقدامات در این 10 تا 12 سال اخیر انجام شده است. به‌طور مثال بعد از زلزله ورزقان، مدرسه هلال‌احمر و مدارس را ساختیم اما طی 10 تا 15 سال انجام شده است. به‌طور کلی من به همراه همسرم 15 سال است که در این کارها شرکت داریم.

ساخت‌و‌ساز اماکنی مثل مدرسه و خانه بهداشت را به صورت شخصی برعهده می‌گرفتید یا با مشارکت دستگاه‌های دولتی؟

اگر در مراکز این‌چنینی زمانی تابلویی به نام یک فرد زده شود به این معنی است که تمامی کارها به عهده خود خیر بوده است؛ سرمایه و از صفر تا صد کار با خود خیر بوده، اما اگر به نام یک فرد دیگر باشد به این معنی است که ان‌جی‌او آن کار را انجام داده است. به‌طور مثال بیمارستان پیامبر اعظم؟ص؟ پنج هکتار زمین در وسط شهر است که به نام پدرم وقف کردیم، مقداری هم مشارکت در ساخت داشتیم و مشارکت در خرید دستگاه‌های دیابت یا سردخانه داشته‌ایم؛ همچنین اورژانس این بیمارستان به نام من است که از جمله کارهایی است که در این بیمارستان انجام می‌دهم. به‌طور مثال تا حد ممکن و در توان‌مان داروهای بیماران را تأمین می‌کنیم و باید این نکته را بگویم که نقداً به کسی کمک نمی‌کنیم.

با توجه به اینکه شما در شهرتان به‌عنوان فردی خیر شناخته می‌شوید و از قضا بسیار هم محبوب هستید، با افرادی که برای کمک به سراغ شما می‌آیند، چه می‌کنید؟

تا جایی که در توان‌مان باشد به آن‌ها کمک می‌کنیم. به‌طور مثال کودکی را داشتیم که در موقع زایمان دستش کج شده بود و برای کمک هزینه فیزیوتراپی به ما مراجعه کرده بود. به خاطر 20 هزار تومان 170 کیلومتر را طی کرده تا از دفتر نماینده پول فیزیوتراپی را بگیرد. زمانی که این کودک را دیدیم و متوجه شدیم که دستش احتیاج به فیزیوتراپی دارد و برای گرفتن هزینه به دفتر هلال احمر مراجعه کرده است، تصمیم گرفتیم که هزینه‌هایش را خودمان پرداخت کنیم. همچنین افرادی هستند که از راه‌های طولانی می‌آیند تا بتوانند با تعرفه دولتی درمان شوند. به همین دلیل پنج تخت فیزیوتراپی خریداری کردیم و در اختیار هلال احمر قرار دادیم که افراد بتوانند جلسات فیزیوتراپی را که 80 تا 100 هزار تومان برای هر جلسه هزینه دارد، با هزینه 5 تا 10 هزار تومان بگذرانند و این مرکز را به نام پدرم نام‌گذاری کردیم. این امکانات و تجهیزات هم‌اکنون در اختیار هلال‌احمر گنبدکاووس است؛ یا مدرسه‌ای بود که دانش‌آموزان آن در کانکس در دمای هوای 50 درجه درس می‌خواندند و به این فکر افتادیم که مدرسه‌ای به نام هلال‌احمر بسازیم. این مرکز را به نام مدرسه هلال2 که دومین مدرسه هلال‌احمر است، نام‌گذاری کردیم. یک مدرسه شیک و تمیز ساختیم که در منطقه اولجه‌تپه در استان گلستان است.

کمک‌هایتان محدود به هم‌استانی‌های خودتان است یا فراتر هم رفته‌اید؟

همان‌طور که گفتم در زلزله ورزقان نیز اقداماتی انجام دادیم. آن روزها از طریق هلال‌احمر کمک می‌کردیم و بعدتر ما هم مدرسه‌ای را به صورت مشارکتی در مناطق محروم ساختیم که 40 درصدش کمک ما بود و الباقی آن را آموزش‌و‌پرورش ورزقان کمک کرد.

سیل پارسال بخش‌های زیادی از استان گلستان را درنوردید. شما آن روزها در محل حضور داشتید؟ نحوه فعالیت شما در آن روزها چگونه بود؟

آن روزها به پخش غذا میان مردم سیل‌زده و هموطنانی که برای کمک به شهر ما آمده بودند، مشغول و در تلاش بودیم تا کمک‌های مردمی را ساماندهی کرده و به شهر آق‌قلا برسانیم و البته با هماهنگی جمعیت هلال‌احمر بخشی از کارها را تقسیم کرده و مدیریت می‌کردیم.

بنده اولین خیر از اهل سنت هستم که اقدام به ایجاد نخستین پایگاه بسیج برادران و خواهران کرد. در این سال‌ها اقدامات عام‌المنفعه زیادی در غالب ان‌جی‌او انجام شده است. ما چهار خانه بهداشت تأسیس کردیم که همگی به صورت مشارکتی بوده است. برای این کار زمینی را خریداری و 50 درصد از هزینه را پرداخت کردیم که الباقی آن به عهده دانشگاه علوم پزشکی بوده است؛ به طور مثال خیرین مدرسه‌ساز اگر 40 درصد از هزینه‌ها را پرداخت کنند، الباقی به عهده نوسازی است و تابلوی آن به نام خیر می‌شود. دانشگاه علوم پزشکی هم به همین شکل است که دانشگاه علوم پزشکی مناطق محروم را اعلام می‌کند و افراد برای انجام کارهای عام‌المنفعه داوطلب می‌شوند. کارهای زیادی انجام شده است. به‌طور مثال، زمینی در داخل شهرستان گنبدکاووس است که محل عیدگاه اهل سنت است. این زمین 6 هزار متر است و اهل سنت سالی یک‌بار در آنجا نماز می‌خوانند و از پدرم یاد می‌کنند، آن هم به‌دلیل اینکه جمعیتی که اهل سنت در گنبدکاووس دارند بسیار زیاد است. ما سند این زمین را به کل مردم گنبد کاووس انتقال دادیم و به نوعی سهامدار آن مردم هستند تا بعدها مشکلی برای آن به وجود نیاید.

 

شهلا خانم که در تمام لحظاتی که آنا محمد صحبت می‌کند ساکت است وقتی صحبت‌های همسرش تمام می‌شود درباره فعالیت‌های جدیدی که آنا محمد در آن‌ها پیشقدم شده است توضیح می‌دهد: «ازدواج آسان و تهیه جهیزیه کارهایی است که من و همسرم به تازگی شروع به انجام آن‌ها کرده‌ایم. شاید این کار آرزویی بود که از ابتدای ازدواجمان در سر داشتیم و امروز توانستیم محققش کنیم. در این مدت یک‌ساله موفق شدیم بیش از ۱۰۰ زوج جوان را به خانه بخت بفرستیم. هیچ‌چیز برای آنا محمد به جز لذت بردن از دستیابی به آرزوی دیگران اهمیت ندارد. به همین دلیل شبانه روز به مردم خدمت می‌کند.»

یار همیشگی این مرد بزرگ همسری مهربان است که در تمام لحظه‌های کمک‌رسانی‌هایش همراه و مشوقش بوده است. شهلا خانم دغدغه‌های بزرگی دارد و به همین دلیل در تمام عرصه‌ها کنار همسرش بوده و اکنون عضو شورای شهر گنبدکاووس است. او می‌گوید: «روستاهای شهر ما بسیار محروم هستند. آن‌ها برای کوچک‌ترین کار درمانی مجبورند مسافت زیادی را طی کنند تا به شهر برسند. در طول سال حوادث مختلفی مثل مارگزیدگی، آتش‌سوزی، انواع بیماری‌ها و بسیاری از موارد دیگر آن‌ها را تهدید می‌کند که حتی نمی‌دانند در برابرش چه‌کارهایی باید انجام دهند. این‌ها بزرگ‌ترین دغدغه‌های من و همسرم است. تصمیم داریم خانه روستایی هلال‌احمر را با همکاری مسئولان در شهرمان گسترش دهیم تا بخشی از این مشکلات رفع شود.»

 

منتقد داریم فراوان

این زن و شوهر نیکوکار که حتی در خانه‌شان به امور مردم نیازمند کمک رسیدگی می‌کنند سالیانه مخارج ۷۵۰۰ نفر بیمار را پرداخت می‌کنند و امین کسانی هستند که می‌خواهند در کارهای خیر نقشی داشته باشند. این خیر گنبدکاووسی با بیان اینکه کمک‌رسانی و همبستگی انسان‌ها هیچ‌وقت تمام نمی‌شود و اگر این‌گونه شود انسانیت تمام خواهد شد درباره نقدهایی که گاهی برخی افراد به او درباره میزان کمک به دیگران دارند می‌گوید: «برخی افراد برای کمک‌هایی که به دیگران کرده‌ایم نقدمان می‌کنند. البته راست می‌گویند؛ ما می‌توانستیم به جای این کارها بزرگ‌ترین شرکت‌ها و کارخانه‌ها را ایجاد کنیم اما هیچ‌چیز در این دنیا ماندنی و ارزشمندتر از نام نیک نیست. ما دنبال این نیستم که ناممان سر زبان‌ها باشد ولی دوست داریم به دیگران خدمت کنیم. همین که مردم برایمان دعا می‌کنند و تأثیرش را در تمام زندگی‌مان می‌بینیم برایمان کافی است و به خاطر آن خدا را شکر می‌کنیم.»

دیگر مطالب

پربیننده ترین مطالب